مسافرت سه نفریه قشنگمون
شنبه 17/3/93 که شما 5ماه و نه روزت بود باز سه نفری انداختیم توی جاده . میخوایم سه تایی بریم مشهد . آخه مامان بزرگ و بابا بزرگ (مامان و بابای بابایی) هم مشهد هستن خونه عمه فاطمت. ساعت نزدیک 10 بود که از بهشهر راه افتادیم توی جاده هوا خیلی گرم بود و ماشینمون 100 کیلومتری بجنورد جوش آورد و حالمون حسابی گرفته شد ,چرا که باید با وجود گرمای هوا منتظر می موندیم تا ماشین دوباره آماده حرکت بشه . خلاصه راه خیلی طولانی گذشت اما سرانجام ساعت 9 به مشهد رسیدیم . مشهد خیلی بزرگه اما پر از دود و شلوغ ,من و بابایی چند بار مشهد اومده بودیم و کم و بیش جاهای مختلف را می شناختیم . ...
نویسنده :
اونایی که بی نهایت دوستدارن
20:01